برادر جان ببین بی تو خزان گشته بهار من
در این اوقات تنهایی ببین حال نزار من
ز هجر روی غمگینت پر از درد است جان من
کلید مشکلات من به دست توست یار من
ببین از پای افتادم ببین چون برگ بر بادم
تو هستی عشق دیرینم تو ماه شام تار من
بیا در این دم اخر برایم گریه کن داداش
بیا با پلک مشکینت قدم نه بر مزار من
منم مست نگاه تو تویی مست نگاه من
خمار جام تو بودن همین باشد گناه من
چو زهرا قامتم خم شد ز ظلم و کینه جان من
..
در این اوقات تنهایی ببین حال نزار من
ز هجر روی غمگینت پر از درد است جان من
کلید مشکلات من به دست توست یار من
ببین از پای افتادم ببین چون برگ بر بادم
تو هستی عشق دیرینم تو ماه شام تار من
بیا در این دم اخر برایم گریه کن داداش
بیا با پلک مشکینت قدم نه بر مزار من
منم مست نگاه تو تویی مست نگاه من
خمار جام تو بودن همین باشد گناه من
چو زهرا قامتم خم شد ز ظلم و کینه جان من
چو بردم نام زیبایت گرفت آتش زبان من
وفات حضرت فاطمه معصومه (س) تسلیت باد
اللهم عجل لولیک الفرج
..
نظرات شما عزیزان:
تاريخ : جمعه 19 اسفند 1390
| 8:58 | نویسنده : محمد اسلامی |